معارف جزء بیست و یکم
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1778
بازدید دیروز : 749
بازدید هفته : 13872
بازدید ماه : 44383
بازدید کل : 10436138
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 3 / 1396

عاقبت گنهکاری که توبه نکند


ثُمَّ كاَنَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَُواْ السُّوأَى أَن كَذَّبُواْ بَِایَاتِ اللَّهِ وَ كاَنُواْ بهَِا یَسْتَهْزِءُونَ(10- روم)


سرانجام كسانى كه اعمال بد انجام دادند بجایى رسید كه آیات خدا را تكذیب كردند، و از آن بدتر به استهزاء و مسخره كردن آن برخاستند.
این آیه هشداری است به کسانی که بعد از لغزش و گناه به مسیر حق بر نگشته و توبه نمی کنند. کسانی که با توبه بعد از گناه، جانشان را شستشو نمی دهند در اثر تراکم گناه بر جانشان کم کم به مرحله ای می رسند که امیدی به بازگشتشان نیست و آن زمانی است که کارشان از کذب به تکذیب برسد. اینان کسانی اند که تا دیروز برخلاف دستور دین عمل می کردند و امروز منکر اصل دین اند.

حقیقت این است که گناه بی توبه رفته رفته سر از کفر درمی آورد. برای نمونه اگر سالهای قبل روزه نمی گرفت و گناهکار بود چون توبه نکرد و این گناهان در او انباشته شد حرف امسال او این است که: «ای بابا چه دینی چه روزه ای دلت پاک باشه!» بی تردید اگر کسی این سخن را بگوید و به آن باور داشته باشد کافر است؛ کفری که محصول تجمع گناهانی به ظاهر ساده است.


آرى گناه مانند جذام به مرور روح ایمان را مى‏خورد و آن را از بین مى‏برد تا كار به جایى مى‏رسد كه سر از تكذیب آیات الهى در مى‏آورد؛ از آن هم فراتر رفته و او را به تمسخر پیامبران و آیات الهى وامى‏دارد. به این مرحله که رسید دیگر هیچ اندرز و انذارى در او مؤثر نیست و جز تازیانه عذاب الهى، راهى باقى نمى‏ماند.(5)


سیل و زلزله ای که ما می سازیم

ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِى النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ(41- روم)
به سبب اعمال زشتى كه مردم به دست خود مرتكب شدند، فساد و تباهى در خشكى و دریا نمودار شد تا خداوند كیفر برخى از آنچه را که انجام داده‏اند به آنان بچشاند؛ شاید از گناه و طغیان‏ برگردند.
مراد از فساد در زمین، مصایب و بلاهایى عمومى است كه منطقه ای را فرا گرفته و مردم را نابود مى‏كند؛ مانند زلزله، قحطى، بیماریهای واگیردار، جنگها و غارتها؛ خلاصه هر بلایى كه نظام آراسته و صالح جارى در عالم را بر هم ‏زند و زندگی خوش انسانها را از بین ببرد. آیه شریفه می فرماید: این فساد ظاهر در زمین، بر اثر اعمال مردم است؛ یعنى به خاطر شركى است كه مى‏ورزند، و گناهانى است كه مى‏كنند.(6)

چند نکته:

1. این آیه مخصوص به یك زمان و یا به یك مكان و یا به یك واقعه خاص نیست(7) در نتیجه مراد از « الْبرَِّ وَ الْبَحْرِ » همان معناى معروف است كه همه روى زمین را در بر می گیرد.
2. این آیه ناظر به پیامد دنیوى گناهان و چشاندن اثر بعضى از آنها (نه همه آنها) در دنیاست و نسبت به عذاب و پیامدهای اخروى گناهان ساكت است.


3. اینكه فرمود: « بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ؛ بعض اعمالشان را» به این جهت است که خداوند متعال از بیشتر گناهان آنها صرف نظر كرد و فرمود: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ كَثِیرٍ».(8)
4. هر كار نادرست چه در مقیاس محدود و چه گسترده، عكس العمل نامطلوبى دارد مانند اینکه دروغ، سلب اعتماد مى‏كند و خیانت در امانت، روابط اجتماعى را بر هم مى‏زند و این همان رابطه گناه و فساد است که این آیه به آن اشاره دارد.(9)
5. از روایات اسلامى استفاده مى‏شود كه آثار شوم بسیارى از گناهان، حداقل از نظر طبیعى شناخته شده نیست؛ مثلا در روایات آمده است: قطع رحم، عمر را كوتاه و خوردن مال حرام، قلب را تاریك و زنا سبب کوتاهی عمر و کمی روزى می شود.(10)

عده ای که امیدی به هدایتشان نیست


وَ مَا أَنتَ بِهَدِ الْعُمْىِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بَِایَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ(53- روم)


و تو نمى‏ توانى كوردلان را از گمراهى‏شان نجات دهی. فقط كسانى سخن تو را مى‏شنوند كه ایمان به آیات ما آورده و در برابر حق تسلیم‏ اند.



قرآن کریم غیر از حیات و مرگ بدنی و همچنین شنوایى و بینایى ظاهرى، نوع دیگرى از حیات و مرگ، دید و شنود را مطرح می کند که هم فراتر از نوع مادی و ظاهری آن است و هم سعادت یا بدبختى انسان به آن بستگی دارد.
در فرهنگ قرآن، سعادت انسان در گرو ایمان و عمل صالحی است که انسان بر اساس دستورات وحی و فطرت انجام می دهد.(11) دریافت آموزه های وحیانی از فرستادگان الهی هم تنها در صورتی ممکن است که دریافت کننده صاحب گوش درونی شنوا و روح ایمانی زنده باشد و اگر کسی در اثر گناه و پلیدی گوش باطنش کر شد و روح ایمانش مُرد(12)؛ دیگر امیدی به هدایت او توسط فرستادگان حق نخواهد بود؛ هر چند هدایتگری مانند رسول خدا صلی الله علیه و آله بخواهد او را هدایت کند؛ چون او ابزار لازم برای سعادت را به سوء اختیار خود از دست داده است؛ بنابراین امکان هدایت او دیگر وجود ندارد.

در مقابل کسانی که روح تسلیم و ایمان در آنها زنده است و گوش و چشم دل به گناه کر و کور نکرده اند در برابر ندای وحی و فطرت تسلیم اند و همین امر سبب سعادت و خیری عاقبت آنها می شود. بر این اساس خدا به پیامبرش توصیه می کند که این قدر مشغول این گونه افراد سست عنصر نشو و غم بى ایمانیشان را مخور؛ اینها به آیات ما ایمان نمى‏آورند و در آنها تعقل نمى‏كنند؛ چون اینان مردگانى كر و كورند و تو نمى‏توانى چیزى به ایشان بفهمانی و هدایتشان كنى؛ تو تنها كسانى را مى‏ توانی هدایت ‏كنى كه به آیات ما ایمان داشته باشند؛ یعنى در این جهت‏ها تعقل كنند و تصدیق نمایند.(13)



احترام همیشه؛ اما اطاعت تا مرز حرام



وَ إِن جَاهَدَاكَ عَلىَ أَن تُشْرِكَ بىِ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فىِ الدُّنْیَا مَعْرُوفًا (15- لقمان)


و اگر پدر و مادر تلاش كردند تو چیزى را شریك من قرار دهى كه از آن آگاهى ندارى، از آنان اطاعت مكن‏ ولی در دنیا رفتار شایسته ای با آنها داشته باش.
از این آیه دو دستور مهم درباره رفتار با والدین دیده می شود:
1. اطاعت از پدر و مادر تا جایی رواست که نافرمانی خدا نشود. پس اگر پدر یا مادری انسان را امر به ترک واجب یا انجام معصیتی کردند انسان حق ندارد و نباید به حرف آنها گوش دهد.
2. احترام به پدر و مادر زمان و مکان نمی شناسد. بر همه لازم و واجب است که در همه حال آنها را تکریم کند و احترام بگذارد حتی در آن لحظه ای که آنها او را به ترک واجب یا انجام معصیتی امر کرده اند و سر باز می زند هم نباید کم ترین بی احترامی نسبت به آنها کند.(14)

یکی از دلایل عذاب در دنیا


وَ لَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنىَ‏ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبرَِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ(21- سجده)


و بى‏تردید آنان را از عذاب نزدیك‏تر [در دنیا] که غیر از عذاب بزرگ‏تر [در قیامت‏] است مى‏چشانیم، باشد كه [از فسق و فجور دست برداشته و به سوی خدا] برگردند.
از این آیه به دست می آید که خداوند بندگان نافرمانش را قبل از وقوع قیامت به سختی و فشاری از قبیل قحطى و مرض و جنگ و خونریزى و امثال آن مبتلا می کند تا شاید به خود آیند و از شرك و لجبازیشان توبه نمایند و به سوى او برگردند.(15)
البته باید به این نكته توجه داشت كه در این دنیا عذابهایى وجود دارد كه به هنگام نزول آن، درهاى توبه بسته مى‏شود که به آن عذاب استیصال گفته می شود؛ یعنى مجازاتهایى كه براى نابودى اقوام سركش به هنگامى كه هیچ وسیله بیدارى در آنها مؤثر نگردد نازل مى‏شود که این نوع عذابها از بحث این آیه خارج است.(16)






پی نوشت ها :

(1) المفردات ص208
(2) المیزان ج16 ص151
(3) آیه 7 سوره محمد صلی الله علیه و آله
(4) المیزان ج16 ص152
(5) ر.ک به نمونه ج16 ص374
(6) علامه طباطبایی (ره) در آیه 96/اعراف و نیز در مباحث نبوت جلد دوم المیزان، ثابت می کند که بین اعمال مردم و حوادث عالم رابطه مستقیم هست كه هر یك متاثر از صلاح و فساد دیگرى است.
(7) به دلیل به ظاهر الفاظش که عام هستند. المیزان ج16 ص195
(8) آنچه از مصائب به شما مى‏رسد به خاطر كارهایى است كه خودتان كردید و این در حالی است که خدا از بسیارى از گناهانتان گذشت مى‏كند. 30/شوری
(9) تفسیر نمونه ج16 ص456
(10) مانند این روایت که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: فِی الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ یَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ وَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ یَنْقُصُ الْعُمُرَ وَ یُسْخِطُ الرَّحْمَنَ وَ یُخَلِّدُ فِی النَّار ؛ زنا پنج ضرر دارد: آبرو را می برد؛ باعث فقر می شود؛ عمر را کوتاه می کند؛ خشم خداوند را بر می انگیزد و انسان را در جهنم جاودان می گرداند. کافی ج5 ص542
(11) آیات 71 سوره احزاب و 9 سوره شمس

(12) آیه 35 سوره انعام
(13) ر.ک به المیزان ج16 ص 204
(14) آیه 23 سوره اسراء
(15) المیزان ج16 ص264
(16) ر.ک به نمونه ج17 ص159
امید پیشگر
بخش قرآن تبیان


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی